آخرین بار نیز او و شکوه خالا را در مراسم خسرو جهانشاهی  دیدم و با آنها تا میدان انقلاب کوچه حق شناس همراه بودیم . باز گرم صحبت و نوش جان کردن خاطرات و تجربیات یک کارگر مبارزو خستگی نا پذیر و یار و همراه همیشگی اش شکوه خالا ، که هرگز همدیگر را تنها نگذاشتند.
و امروز با نا باوری شنیدم که عسگر عمی کارگر مبارز، باز نشسته شرکت بوتان گاز ما را در مبارزه با سرمایه داری جا گذاشت و رفت . یادش گرامی باد.
من با هزاران اندوه در دل ، اندوه دوری از مبارزه  ، اندوه دوری از یاران ، اندوه زندانی بودن عزیزان و اندوه از دست رفتن یک رفیق و با امید به همبستگی طبقه کارگر:
اول به شکوه خالا که همرزم و همراه تمامی عمرش را از دست داده شاد باش می گویم.
دوم به طبقه کارگر که یکی از فرزندان مبارز خود را ازدست داده شاد باش می گویم
سوم به فرزندانش و دوستان نزدیکش بخصوص، بهمن زمانی و شاهرخ زمانی که ارادت خاصی به عسگر عمی داشت شادباش می گویم
 جاودانه باد نامش
 پر رهرو باد راهش
 محمد اشرفی 28/4/1390